چطور نوشته های فروش تلفنی را خصوصی کنیم
اگر به تازگی به فروشندگی مشغول شدهاید یا فروش کمی دارید، توصیه ما به شما این است که از روی متنهای شرکتی موفق و قابل اعتماد کار کنید؛ اما اشتباه متوجه نشوید، منظورمان نوشته ای عمومی نیست که برای نوع مشتری نوشته شده باشد!
یک نوشتهی خوب، چه برای خلق بازیگر اصلی خرید و چه برای بستن قرار نوشته شده باشد، باید طوری طراحی شود که امکان خصوصی کردن آن برای یک تلفن نوعی فراهم باشد. در این مقاله، چند روش آسان برای خصوصی کردن نوشته مطرح می کنیم که با کمک آنها بتوانید نوشتهتان را بدون منحرف شدن از مسیر اصلی فروش، خصوصی کنید.
چه رازی در نام فرد نهفته است؟
هیچ صدایی گوشنوازتر از شنیدن صدای اسم فرد نیست، پس هنگام صحبت کردن با مشتری، نامش را تکرار کنید تا واکنشی مثبت از او دریافت کنید؛ اما قبل از آن که به شیوه ای مؤثر از اسم فرد استفاده کنید، باید قادر به تلفظ صحیح آن نام باشید. حال اگر لیست شما پر از اسامی با دو حرف بی صدا و لهجههایی نا آشنا باشد، چه باید کرد؟
آیا با ریسک تلفظ اشتباه اسم رو به رو می شوید؟ یا همیشه سراغ اولین اسم لیست می روید؟ یا اینکه اگر تلفظ اسم برایتان خیلی دشوار است، مشتری با لفظ خانم یا آقا یا هر کس دیگری خطاب کنید؟ در این موارد، سه راه را پیشنهاد می کنیم:
- پیشاپیش برنامه ریزی کنید: قبل از تلفن کردن به مشتری، به دستیار یا منشی او تلفن کنید و تلفظ صحیح فرد را بپرسید.
- قبل از ساعت اداری، به دفتر مشتری تلفن کنید: باید به پیغام گیر او وصل شوید، نه این که با خود شخص ارتباط برقرار کنید. هنگامی که پیغام گیر اسم او را می گوید، به دقت گوش کنید و آن را با رعایت آواشناسی یادداشت کنید.
- در ابتدای مکالمه، اقرار کنید قادر به تلفظ صحیح اسم مشتری نیستید: به ما اعتماد کنید. این اولین باری نیست که مشتری چنین عبارتی را می شنود. به او بگویید علاقهمند به دانستن توضیح مشتری راجع به اسم وی هستید. این کار به شما کمک می کند کمتر دستپاچه شود. وقتی مشتری اسم خود را تلفظ می کند، تکرار کنید و از او بپرسید آیا درست تلفن کرده اید. دقت و پشتکار و علاقهی شما به تلفظ درست اسم مشتری، رابطهی شما را موفقیت آمیز می کند.
می توانید با نوشتن داستانهای کوتاه دربارهی فروش محصول، خدماتتان و کارایی آنها را در نوشتهتان، متن را برای دیگران خصوص کنید. فرقی ندارد چه کالا یا خدماتی ارائه می دهید، این روش همیشه جواب داده است. با ذکر داستانهای موفق، اعتبار محصول و شرکتتان را بالا می برید؛ اما این داستانها نباید به شکل رمان باشند. باید قصههای خود را طوری بگویید که به آسانی درک شوند. مثل موارد زیر:
اسامی به صورت تصادفی انتخاب شدهاند.
«آقای صادقی! مشتری من، علی علوی (به طور مثال) در شرکت XYZ نیز همین مشکل تو را داشت؛ اما وقتی شروع به استفاده از ماشینهای ساخت شرکت شما کرد، در کمتر از یک ماه هزینههایش تا ۳۵ درصد کاهش یافت.»
«آقای نظری! مشتری من، علی رجبی، از شرکت ABC مشکلی مشابه این داشت. تنها پس از گذشت دو هفته از نصب دستگاهمان در شرکت او، شاهد برگشتی فوری ۲۰ میلیون تومانی در فروشهای اضافی خود بود. به این ترتیب، دستگاه مخارج خودش را در آن زمان کوتاه پرداخت کرد.»
کسب اعتماد
تنها به همان میزان که حرفهای خوب می زنید، خوب هستید و از جمله قویترین ابزارها هنگام صحبت با مشتریان، دادن تضمین شخصی است. چه این تضمین برای تحویل بهموقع کالا باشد و چه فروش آن با کمترین قیمت یا ارائهی خدمات همیشگی، با گفتن این حرفها، شما و شرکتتان تائید می شود و با این کار خود نکات مهمی را با مشتری در میان گذاشتهاید.
مطمئن شوید در نوشتهتان جایی را به تضمینهای شخصی اختصاص دادهاید. به منظور وفادار ماندن به قولتان، مواردی را تضمین بدهید که روی آنها کنترل دارید؛ مثلاً اگر یقیناً می دانید هیچ کنترلی روی افزایش قیمتها ندارید، قول قیمت ثابت به مشتری ندهید. در عوض شاید بتونید به مشتری قول دهید او را از افزایش قیمتها آگاه می کنید.
دیدگاهتان را بنویسید