چرا فروشنده ها از تماس تلفنی بیزار می شوند؟
از جمله شومترین تهدیدات روحیه فروشندگی، بیزاری از فروش تلفنی است. این وضعیت به طرزی مرموز و پنهانی رخ می دهد، چون به قدری ملایم شروع به کار می کند که شما حتی ممکن است متوجه اش نشوید و بهمرورزمان که آن را تشخیص دادید، خسارات زیادی را ازجمله نتایج فروش اندک، متحمل شوید.
بیزاری از تلفن فروش، از جمله متداولترین عارضههایی است که گریبان گیر فروشندهها در هر جای دنیای می شود. این مشکل از بازدهی، تلفنها و نتایج فروشنده می کاهد. فروشندههای ماهر و موفق نیز ممکن است با این معضل مواجه شوند. بیزاری از تلفنهای فروش، سالیانه در سراسر دنیا میلیاردها دلار بر هزینههای شرکت می افزاید.
معتبرترین ملاک موفقیت آتی هر فروشنده ای، تعداد تماسهای تلفنی دائمی او برای یافتن مشتری است. به طور خلاصه، فروشنده باید بر توانایی خود در برقراری تعداد زیادی تماس تلفنی روزانه تکیه کند. عارضهی فوق به طور خاصی در فروشندگان جدیدی صدق می کند که کارهایی می کنند که آزمایش و تائید نشده است و این افراد هنوز دانش زیادی دربارهی محصولات و خدماتی که ارائه می دهند ندارند.
همهی فروشندهها گاهی با بیزاری شدید از تلفن فروش مواجه می شوند. در این مقاله به شما در تشخیص علائم و انواع متداول این عارضه کمک میکنیم و نشان میدهیم تا چه حد مستعد ابتلا به آن هستید و در مقالات بعدی نیز استراتژیهای برای مصونیت در برابر آن ارائه می کنیم.
شناخت بیزاری از تماس فروش
به منظور درک کامل بیزاری از تماس فروش، باید علائمش را تشخیص دهید. برخی فروشندهها هنگام بروز این مشکل قادر به تشخیص نیستند، اما در اینجا روشی آسان برای آزمون این عارضه وجود دارد و آن این است: از نسبتهای فروش برای تأثیرگذاری بر حال و هوای فروشتان استفاده کنید.
اگر شما تعداد لازم تماس تلفنی به قصد دستیابی به اهداف فروشتان نگرفتهاید، آن همان مدرکی است که به دنبالش میگشتید، به عبارت سادهتر، شما بیزاری از تلفن فروش دارید!
خب، حالا ببینیم چه چیزی دقیقاً باعث وقوع این حالت میشود. اگر چه نظریات گوناگونی در این باره مطرح می شود، در زیر برخی نظریههای مشهورتر بیان می شوند:
- محیط شما: ممکن است شما در خانواده ای بزرگ شده باشد که در آن فروشندگی، به عنوان یک شغل، چندان مورد احترام واقع نمی شد. معمولاً والدینمان از ما می خواهند در حرفههایی نظیر پزشکی، دندانپزشکی، حسابداری و وکالت مشغول به کار شویم. به نظر آنها فروشندگی موفقیتی در پی نداشت.
- محیط کاریتان: برخی افراد، شاید حتی مدیرتان، باعث بالا رفتن سطح بیزاری شما از فروش و مانع رشد عملکردتان می شوند؛ مثلاً برخی فروشندگان با عملکرد پایین، شما را تشویق به دور همنشینی و خوردن قهوه می کنند. آنها می کوشند شما را به جلسات گفت و گویی وارد کنند که در آن به شکایت دربارهی اوضاع بد شرکت می پردازند و این که شرکت فهرستی از افراد فقیر برای بازیگران اصلی خرید در اختیار آنها نهاده است. این کار را نکنید!
- حوزهی فروش یا شرکتی که برای آن کار می کنید: فروشندههای حرفهی شما، خودشان را در این شغل چطور ارزیابی می کنند؟ آیا خودشان را فروشنده، حسابدار، همکار، نمایندهی حسابداری یا مشاور فروش تلقی می کنند؟ افراد معمولاً فهرستی بلند بالا از عناوین شغلی را به طور شخصی یا گروهی به خود نسبت می دهند و با این کار می خواهند فروشنده بودن خود را انکار کنند؛ اما با آن مواجه شوید، شما همگی فروشندهاید. اجازه ندهید عنوان شغلی این تفکر را در شما پدید آورد که در معرض ابتلا به بیزاری از فروش تلفنی نیستید؛ همگی شما مستعد آن هستید.
- شیوهی رفتاری DISC شما: این شیوه می تواند بر تکرار و شدت بیزاری شما از تلفن فروش و نحوهی انجام هر کاری در زندگیتان تأثیر بگذارد. روش فوق همچنین بر چگونگی انجام کارهای روزانهتان تأثیر می گذارد، لذا بر نحوهی تلفن کردنتان و این که چه تعداد تلفن در هر روز خواهید کرد اثر دارد.
اگر شما فردی درونگرا، غیررقابتی و تودار هستید، احتمالاً این که به بیزاری تلفنی دچار شوید بیشتر است. در صورت یکه در ملاک فرمانبرداری یا منضبط بودن مربوط به یک سنجش DISC نمرهی بالای بگیرید، در شروع کار تلفن کردن به افراد ناشناس، بیشتر با مشکل مواجه خواهید شد و تعداد تماسهای شما از تماسهای فردی که نمرات بالاتری در ملاک نفوذ یا اقتدار دارد معمولاً کمتر می شود.
در صورتی که قادر به دیدن فرصتهای بازاریابی برای آنچه می فروشید باشید اما این فرصتها را غنیمت نشمارید، ممکن است با این کار از عملی شدن تصمیم فروش خود جلوگیری کنید. به طور منطقی، اکثر مردم هنگام بیزاری از تلفن فروش اعتراف می کنند باید کاری انجام دهند. مشکل این که فقط تعداد کمی از آنها در عمل کاری صورت می دهند.
دیدگاهتان را بنویسید